header photo

فرهنگ* خود شیفتگی

 

گفتاری در باره * فرهنگ* خود شیفتگی

موج انحطاط اخلاقی و فرهنگی هر دم افزون تر از قبل جامعه را فرا می گیرد .اسفناک تر این که این آلودگی نه تنها ارزش ، بلکه یگانه معیار سالم زیستن و بالاتر از آن ایده آل زندگی انسانی شناخته و شناسانده می شود . نمونه های بس  فراوانی را می توان ذکر کرد . در بافت روحی اینسان افرادی در حین  جهل و نادانی پز روشنفکری نهادینه شده است . کتاب و روزنامه در زندگی این ها محلی از اعراب ندارد . هر چند گاه و بی گاه به خبرهای آبکی و جعلی که وسیعا در شبکه های مجازی پخش می شود ، نیم نگاهی می افکنند . تا با نقل حتی تحریف شده ی آن خودی بنمایانند . تفاوت مولانا و سعدی و حافظ را نمی دانند . هرچند خود را شیفته شعر و شاعری نشان می دهند در لفاظی های بی پایان خویش ، بعضا شعری هم دکلمه می کنند ، تا صحت روش خود را در نحوه ی زندگی با تفاخر به اطرافیانشان ثابت کنند .

 تعداد این اشخاص روز به روز در بازتولیدی نامیمون تکثیر می شود . برای این ها دانستن نام و مد لباس  فلان هنر پیشه هالیوودی  بسی مهم تر از فهم وضعیت کشور خویش و احوالات تیره روز مردم است . هرچند سیمای واقعی  خویش را در انظار وارونه جلوه می دهند . به عیان ملاحظه  می شود: این سان اشخاصی منش و سلوک خود را که بیزاری از سیاست است ، بر جامعه حاکم کرده اند . فاجعه در تفاخر این ها نسبت به عملکرد خویش در محفل های هم مسلک خود است . تعداد تیم های فوتبالی که در دسته ی اول اروپا بازی می کنند ، و دانستن نام فوتبالیست های مشهور بسی مهم تر از فهمیدن نیاز حیاتی  هم میهنانشان است . تعداد این اشخاص بالاخص در تلگرام که مشتری پروپا قرص آنند ، بی داد می کند . نیک بنگریم در دور برمان نیز این ها در اکثریتند .... خیل کثیر این منحرفین شکل و قالب های متفاوتی دارند . طیفی از این ها خویشتن را آشنا و حتی مسلط به ادبیات و فرهنگ پیش رو جهان می نمایانند .

مدتی پیش با یکی از این فرهختگان علم و ادب در عرصه مجازی برای چند روزی در تماس بودم . او با فخر و مباهات به اینکه از هرچه سیاست است و حتی رنگ و بوی سیاسی دارد نفرت دارد ، می گفت . منباب اظهار فضل نام تنی چند از نویسندگان بزرگ جهان را ذکر کرد و مدعی شد که به آثارشان از هر حیث مسلط است . و پس از آن با گستاخی از موضع دانای کل زبان به نصیحت و ارشاد من گشود که انسان با فرهنگ و خردمند همواره می بایست از سیاست دوری جوید .......... خوشبختانه بعد از امر به معروف و نهی از منکر من دست از سر کچلم برداشت

...گونه ی دیگر این خود شیفته ها به شکل جنون آمیزی در پی کسب شهرت و ای بسا ثروت هستند . در قاموس این ها صداقت و شرافت و تعهد به اصول اخلاقی هر چند مدام از پای بندی بدان دم می زنند ، ولی صرفا واؤه هایی هستند که می شود با مستمسک قرار دادن آن ، خود را فردی  وارسته نشان داد و محبوب قلوب نمود . در این راه به هر حیلت و نیرنگی دست می یازند . دروغ گویی و تناقض سخن گفتن و به اقتضای وضع ، چهره عوض کردن وجه مشخص روحیه ی این بیماران خود شیفته است .

 جالب آنکه در حین تک روی و پنداشت مرکز کائنات دانستن خویش بعضا از مزیت خرد جمعی سخن ها می گویند . .. در همه حال سبک سری و سطحی بودن و بی اعتقادی به اصول و ارزش های انسانی در همه ی این گونه ها ، با یک دیگر به علت هم ذات پنداری ، در جمیع جهات تفاهم و همدلی وجود دارد ..                   

صادق شکیب  

 

 

Go Back

Comment